جدول جو
جدول جو

معنی موچ تک - جستجوی لغت در جدول جو

موچ تک
آنکه غذا را با تعلل و اندک اندک خورد
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

موچک، جعل و زنبور سیاه، (ناظم الاطباء)، و رجوع به موچک شود، ماچ و بوسه، (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(چَ)
موچاک. جعل و زنبور سیاه، ماچ و بوسه. (ناظم الاطباء). و رجوع به موچاک شود
لغت نامه دهخدا
آن که با اکراه غذا خورد بد غذا
فرهنگ گویش مازندرانی
از پرندگان آبزی که نوکی میخ مانند دارد
فرهنگ گویش مازندرانی
نوجوان، والدینی که در تصمیمات خود تحت تأثیر فرزندان باشند
فرهنگ گویش مازندرانی
نوک پا
فرهنگ گویش مازندرانی
کج منقار، کج دهان، اعوجاج و ناراستی در لبها و دهان
فرهنگ گویش مازندرانی
دم میوه که به ساقه وصل است دم گل
فرهنگ گویش مازندرانی